درمان رفتاری-شناختی (CBT) نوعی درمان روان شناختی است که می تواند برای طیف وسیعی از مشکلات از جمله افسردگی، اختلالات اضطرابی، مشکلات مصرف الکل و مواد مخدر، مشکلات زناشویی، اختلالات خوردن و بیماری های روانی شدید مؤثر باشد. مطالعات تحقیقاتی متعدد نشان می دهد که این روش منجر به بهبود قابل توجهی در عملکرد و کیفیت زندگی می شود. در ادامه اطلاعاتی در مورد درمان رفتاری-شناختی و اثربخشی آن ارائه می شود.
درمان رفتاری-شناختی نوعی روان درمانی است. مشاور بهداشت روان یا روان درمانگر به فرد کمک می کند تا از تفکر نادرست یا منفی آگاه شود و با تغییر و اصلاح شیوه ی تفکر و رفتار، احساسات نادرست خود را تغییر دهد؛ بنابراین فرد می تواند موقعیت های چالش برانگیز را با آگاهی بهتری بررسی کرده و به روش مؤثرتری به آنها پاسخ دهد.
درمان شناختی رفتاری یا CBT برای درمان طیف وسیعی از اختلالات استفاده می شود. این نوع درمان اغلب روش ارجح در روان درمانی است زیرا می تواند به سرعت به فرد در تشخیص و مقابله با چالش ها کمک کند.
به طور کلی این روش به جلسات کمتری نسبت به انواع دیگر درمان نیاز دارد و با توجه به تعدد مدل های رفتار درمانی شناختی، ممکن است نوع مداخله ها متفاوت باشند اما اهداف آنها تقریبا یکسان است.
CBT ابزاری مفید برای پرداختن به چالش های احساسی است؛ به عنوان مثال، ممکن است در موارد زیر به فرد کمک کند:
اختلالات بهداشت روان که ممکن است با CBT بهبود یابد شامل موارد زیر است:
در برخی موارد، وقتی CBT با سایر درمان ها مانند داروهای ضد افسردگی یا سایر داروها همراه شود، اثربخشی بسیار بیشتری خواهد داشت.
CBT اغلب شامل موارد زیر است:
CBT معمولاً درمانی کوتاه مدت به حساب می آید (در حدود 5 تا 20 جلسه). بیمار و درمانگر می توانند در مورد تعداد جلسات تصمیم بگیرند.
عواملی که در تعیین تعداد جلسات نقش دارند عبارتند از:
درمان شناختی رفتاری ممکن است شرایط فرد را کاملاً اصلاح نکند، اما می تواند به او این قدرت را بدهد که به بهترین نحو از پس شرایط دشوار برآمده و احساس بهتری نسبت به خود و زندگی خود داشته باشد.
درمان زمانی مؤثر است که فرد یک شرکت کننده فعال باشد و در تصمیم گیری ها سهیم باشد. اطمینان حاصل کنید که شما و درمانگر در مورد موضوعات اصلی و نحوه مقابله با آنها توافق نظر دارید. شما می توانید اهدافی تعیین کنید و پیشرفت و میزان بازدهی این روش را در طول زمان ارزیابی کنید.
موفقیت در درمان، به تمایل فرد برای به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات و تجربیات خود و میزان پذیرش فرد در برابر نگرش و روش های جدید انجام کارها بستگی دارد.
به برنامه درمانی خود پایبند باشید. در مواقعی که احساس ضعف و عدم انگیزه می کنید، کنار گذاشتن جلسات درمانی بسیار وسوسه بر انگیز است. این کار می تواند روند پیشرفت و بهبودی را مختل کند. پس در همه جلسات درمانی شرکت کنید و در مورد آنچه می خواهید بحث کنید، تأمل کنید.
انتظار نتیجه فوری از درمان را نداشته باشید. کار روی مسائل عاطفی می تواند گاهی سخت و بعضاً عذاب آور باشد و اغلب به سخت کوشی او نیاز دارد. با شروع رویارویی با مسائل گذشته و فعلی، داشتن احساس بد در مراحل اولیه درمان غیر معمول نیست.
اگر درمانگر از شما می خواهد که خارج از جلسات منظم درمانی خود مطالعه داشته باشید، یا فعالیت های دیگری انجام دهید، این کار را انجام دهید. انجام این فعالیت ها به شما کمک می کند آنچه را در جلسات درمانی آموخته اید، به کار بگیرید.
CBT برای همه مؤثر نیست، اما افراد می توانند برای بهره بیشتر، گامی در راستای این روش درمانی برداشته و یا با درمانگر صحبت کنند تا تغییراتی را در شیوه درمان اعمال کرده و به بهره وری آن کمک کنند.
به طور کلی 10حقیقت کلیدی در مورد "رفتار درمانی شناختی" وجود دارد :
پروفسور آرون تمکین بک از پیشگامان و بنیان گذاران نظریه درمان شناختی رفتاری، توضیح می دهد که تفکرات، ادراکات و برداشت های افراد افسرده از اتفاقات زندگی، کاملا تحریف شده و غیرواقعی است. افراد افسرده به طور گسترده دچار خطاهای شناختی هستند. منظور از خطاهای شناختی، الگوهای فکری ذهن هستند که واقعیت اتفاقات زندگی را کاملا اشتباه و غیرواقعی تفسیر می کنند. پروفسور بک اشاره می کند که این برداشت های اشتباه از واقعیات، در نتیجه ی افکار خودکار رخ می دهد. این افکار خودکار باعث می شوند که افراد به جای بررسی واقعیت ها، معنای تحریف شده و غیرواقعی از اتفاقات اطراف برداشت کنند. تمرکز رفتار درمانی شناختی بر اصلاح افکار خودکار و به چالش کشیدن اعتبار افکار غیرحقیقی در برابر واقعیت ها ست. هنگامی که افراد بتوانند افکار غیرواقعی و آزاردهنده ی خود را متوقف کنند، احساس بسیار بهتری به آن ها دست می دهد و در طول زندگی عملکرد بهتری خواهند داشت.