پژوهش تازهای که در ژورنال مولتیپل اسکلروزیس منتشر شده است، نشان میدهد افسردگی میتواند مانع جدی در مسیر حفظ تواناییهای شناختی مغز در افراد مبتلا به بیماری اماس باشد. بهطور خاص، یافتهها حاکی از آن هستند که افراد مبتلا به اماس که سطوح بالاتری از افسردگی را تجربه میکنند، تمایل کمتری به مشارکت در فعالیتهایی دارند که میتوانند به تقویت «ذخیره شناختی» آنها کمک کنند.
ذخیره شناختی (Cognitive Reserve) به توانایی مغز برای سازگاری و جبران آسیبها از طریق ایجاد مسیرهای عصبی تازه یا استفاده بهتر از شبکههای موجود اشاره دارد. ذخیره شناختی نقش مهمی در حفاظت از مغز در برابر افت تواناییهای ذهنی ایفا میکند؛ بهویژه در بیماریهایی مانند اماس که بهتدریج ساختار و کارکرد مغز را تحت تأثیر قرار میدهند. با این حال، هنوز بهطور کامل مشخص نبود که عوامل روانشناختی مانند افسردگی و خستگی چگونه میتوانند روند شکلگیری و تقویت این ذخیره را مختل کنند.
در این مطالعه که با مشارکت ۲۰۶ فرد مبتلا به اماس و ۱۵۰ فرد سالم در بازه سنی ۱۸ تا ۶۰ سالگی انجام شد، میزان مشارکت افراد در فعالیتهای ذهنی از جمله مطالعه، حل پازل، شرکت در برنامههای آموزشی و سایر فعالیتهای فراغتی بررسی شد. نتایج نشان داد که هر چه سطح افسردگی افراد بالاتر باشد، مشارکت آنها در این فعالیتهای ذهنی نیز کمتر میشود. همچنین، در حالی که میزان فعالیتهای شناختی در اوایل دهه بیست زندگی بین بیماران و افراد سالم تفاوتی نداشت، در سایر دورانها، افراد مبتلا به اماس به شکل معناداری از این فعالیتها فاصله گرفته بودند.
نتایج نشان داد که تداوم فعالیتهای ذهنی با کاهش مشکلات شناختی همراه است؛ به بیان دیگر، افرادی که در چنین فعالیتهایی فعالتر بودند، اختلالات کمتری در حافظه، تمرکز و پردازش اطلاعات تجربه کردند. با این حال، زمانی که نقش افسردگی و خستگی نیز در نظر گرفته شد، شدت این ارتباط کاهش یافت. یعنی فایده فعالیتهای ذهنی با وجود افسردگی و خستگی کاهش یافت. این یافته نشان میدهد که عوامل روانشناختی میتوانند بهطور جدی بر توان مغز در حفظ و تقویت ذخیره شناختی اثر بگذارند.
پژوهشگران تأکید میکنند که مدیریت مؤثر افسردگی و خستگی میتواند به بیماران اماس کمک کند تا مشارکت بیشتری در فعالیتهای ذهنی داشته باشند و از این طریق، از کاهش تواناییهای شناختی خود پیشگیری کنند. بنابراین، توصیه میشود که پزشکان و درمانگران، حمایتهای روانی و برنامههای ارتقاء سبک زندگی ذهنمحور را بهعنوان بخشی جدی از درمان بیماران اماس در نظر بگیرند.


ثبت دیدگاه
دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید.