پژوهشی تازه در حوزه علوم اعصاب توجه جامعه علمی را به خود جلب کرده است: ترکیب سه مکمل ساده توانسته در مدلهای حیوانی اوتیسم، رفتارهای اجتماعی و ارتباطات مغزی را به شکل قابل توجهی بهبود دهد. این مطالعه که در نشریه معتبر PLoS Biology منتشر شده، سه ماده غذایی رایج زینک، سرین و آمینو اسیدهای شاخهدار را در قالب یک مکمل واحد به موشهای مبتلا به رفتارهای شبیه اوتیسم ارائه کرده و نتایج شگفتانگیزی را بهدست آورده است.
در این تحقیق، محققان سه دسته متفاوت از موشهای آزمایشگاهی با ویژگیهای اوتیسمگونه را مورد مطالعه قرار دادند. این مدلها بهگونهای طراحی شدهاند که بخشی از ویژگیهای شناختی یا رفتاری افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را تقلید کنند. پژوهشگران ابتدا مکملها را بهصورت جداگانه آزمایش کردند، اما در کمال تعجب، هیچ تغییری در ساختار و فعالیت مغزی و در رفتارهای اجتماعی حیوانات مشاهده نشد. با این حال، زمانی که سه ماده بهصورت ترکیبی و در دوز پایین به موشها داده شد، تغییرات قابل توجهی رخ دادند. تنها پس از یک هفته، فعالیت مدارهای عصبی و کیفیت ارتباط سیناپسی در بخشهایی از مغز، بهویژه آمیگدال، تعدیل شد و موشها رفتارهای اجتماعی بهتری از خود نشان دادند.
زینک بهعنوان یک ریزمغذی ضروری برای شکلگیری سیناپسها شناخته میشود و کمبود آن در برخی مدلهای حیوانی با نشانههایی شبیه اوتیسم همراه بوده است. سرین، یک آمینواسید نسبتاً ساده، نقش مهمی در متابولیسم و پیامرسانی بین سلولهای مغزی دارد. از سوی دیگر، آمینو اسیدهای شاخهدار شامل لوسین، ایزولوسین و والین برای عملکرد سلولی حیاتیاند و حتی برخی ژنهای مرتبط با اوتیسم، فرآیند حملونقل یا متابولیسم این آمینو اسیدها را تحت تأثیر قرار میدهند. پژوهشگران میگویند هرچند این مواد به تنهایی اثر چشمگیری ندارند، اما ترکیب آنها بهنظر میرسد نوعی همافزایی ایجاد میکند که مسیرهای ارتباطی مغز را تقویت مینماید.
با وجود این دستاورد، متخصصان به احتیاط جدی در تفسیر نتایج تأکید میکنند. بسیاری از پژوهشگران معتقدند اوتیسم اختلالی اساساً انسانی است و مدلسازی آن در موشها تنها میتواند تصویری محدود از واقعیت پیچیده این وضعیت را ارائه دهد. تفاوتهای عمیق در تجربه حسی، شناختی و عاطفی انسان و حیوانات باعث میشود نتایج حاصل از مدلهای حیوانی صرفاً بهعنوان سرنخی برای پژوهشهای بعدی در نظر گرفته شوند، نه یک نسخه درمانی. پزشکان همچنین هشدار میدهند که مصرف خودسرانه مکملها، بهویژه در کودکان، ممکن است خطراتی مانند اختلال خواب، تغییر ضربان قلب، تداخل دارویی یا بروز علائم ناخوشایندی مانند خستگی و تهوع ایجاد کند.
در شرایطی که درمانهای قطعی و مؤثر برای اوتیسم همچنان محدودند، چنین مطالعاتی روزنههای امیدی برای توسعه رویکردهای نوین میگشایند. اما همانگونه که متخصصان تأکید میکنند، فاصله میان موفقیت در یک مدل حیوانی و تبدیل آن به درمانی مؤثر و ایمن برای انسان بسیار زیاد است. این پژوهش را میتوان گامی مهم در درک بهتر زیستشناسی اوتیسم دانست؛ گامی که شاید زمینهساز آزمایشهای انسانی و توسعه روشهای سادهتر و کمخطرتر برای کمک به افراد درگیر با این اختلال باشد. با این وجود، تا رسیدن به هرگونه نتیجه عملی، تحقیقات بیشتر و دقیقتری لازم است تا روشن شود آیا چنین ترکیبی در انسان نیز میتواند نقشی درمانی ایفا کند یا خیر.
ثبت دیدگاه
دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید.